۱۲. درسهای اتوبوسی
۱۲. درسهای اتوبوسی
هرچند که خیلی وقتها به خاطر اتوبوس سواری کلافه شدم یا بیشتر وقتها زیادی منتظر ماندم ولی آنقدر چیزها ازش یاد گرفتم که ... Read more
24 Oct 2020
•
8mins
۱۱. همدم
۱۱. همدم
اون روز بعد از تعطیل شدن، رفتم که منتظر اتوبوس بمونم. یکی از مریضای کلینیک داشت کنار ِ ایستگاه اتوبوس سیگار می کشید. تا ... Read more
17 Oct 2020
•
8mins
۱۰. نقاش
۱۰. نقاش
توی اتوبوس نشسته بودم که یه دختری سوار شد. یه عالمه وسیلههای مختلف و یه ساک گندهی چمدونمانند دستش بود.
9 Oct 2020
•
8mins
۹. همه مسافریم!
۹. همه مسافریم!
اتوبوس یه خوبیای که داره اینه که روی هیچکس برچسبی نمیزنه. همه با هم برابرن؛ سوار یه وسیلهی نقلیه با چهار تا چرخ گنده ... Read more
4 Oct 2020
•
8mins
۸. مصاحبه
۸. مصاحبه
اتوبوس رسید به خیابان بیست و سوم. همان جایی که من باید پیاده میشدم. خیابانها جدید بود. به نظر میآمد برای جای پارک ... Read more
27 Sep 2020
•
8mins
۷. روز مادر
۷. روز مادر
داشتم می رفتم اتوبوس سوار شم که توی راه، وسط حیاط جلوی دانشگاه، متوجه تابلوهایی شدم که یه گروه از دانشجوها برای روز مادر... Read more
19 Sep 2020
•
8mins
۶. خانم و آقای عزتی
۶. خانم و آقای عزتی
توی حیاط، روی پلههای ورودی کتابخانه، زیر آفتاب نشسته بودم که یهو یاد خانم و آقای عزتی، سرایدارهای دبستانم افتادم.
12 Sep 2020
•
9mins
۵. زنی با دامن بلند قهوهای
۵. زنی با دامن بلند قهوهای
اتوبوس ایستاد. یه خانمی با دامن بلند قهوهای، کت مخمل قهوهای خیلی تیره، یک کلاه خز و گوشوارههای بزرگ قدیمی مرواریدی سو... Read more
5 Sep 2020
•
7mins
۴. خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
۴. خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
اون روز توی همین فیسبوک یه نوشتهای خوندم و اتفاقا به اشتراک هم گذاشتم. نوشته بود اگه میتونین باعث خوشحالی آدما بشین حت... Read more
29 Aug 2020
•
8mins
۳. پیرمرد
۳. پیرمرد
پیرمردی که توی اتوبوس دیدم، مرا یاد نادر نادرپور انداخت و شعری که در وصف روزهای غربت و تنهایی سروده بود.
22 Aug 2020
•
8mins